دیگه بسه!!!!!!!!

شرمنده بین پست های انتخاباتی وارد شدم:)
ولی دیگه کافیه...نمرات ریاضی و حرارتتونو دیدین؟افتضاحه!!!  

 

فکر کنم دیگه وقتشه بریم پیش دکترآقامیری .اول گفتم بریم پیش مدیر گروه! 

 

اما با خودم گفتم این گروه ما هم شده مثه کشورمون(ربط پیدا کرد انگار به انتخابات:) )که واقعا نمیدونی مشکلو کجا باید بگی که نکنه یه وقت اوشونم با استاد مربوطه رودرواسی نداشته باشه...اقدامات ترم قبلمون این نکته رو ثابت کرد.چه امضاهایی که ندادیم.من خودم ۳ تا امضا دادم فقط برا یه استاد:)))))).که با همت مدیرگروه  و سایر دوستان ـ که تا قبلش تو برنامه بود درسی به توکلی ندن یا حداقل یه درس بدن ـ شد دوتا!!!!!!!!!!!!!!!    واقعا معرکن همشون.متشکریم  

 

 

 

از این درددل ها زیاده...بزارین نظرمو بگم : 

یه وقتیو تعیین کنیم بریم پیش دکترآقامیری بگیم خودش که به اصطلاح سرش تو کتاب و قرآنه یه برگه رو برداره ببینه این بشر چطوری صحیح کرده یا حداقل نمراتو ببرن رو نمودار...آقا ما معدل می خوایم.حداقل در حد اونقدر که تلاش کردیم ـ خیالتون راحت بیشتر نمی خوایم:) ـ 

 

آقای رضازاده شما هم لطف کنین با بقیه که اینجا سر نمیزنن این موضوع رو مطرح کنین. 

دوستان نظراتتونو سریع بگین لطفا که دیر نشه فقط.اگه هم پیشنهاد دیگه ای دارین حتما بگین.با آغوش باز استقبال می کنیم 

 

ممنون

نظرات 9 + ارسال نظر
مریم موسوی یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 ق.ظ

به نظر من فایده ای نداره....دفعه ی پیش که رفتیم صحبت کردیم چه نتیجه ی مثبتی گرفتیم مگه؟؟؟؟تازه نمره های ریاضی مهندسی که بد نبود!!!!

داره فایده.مگه میشه نداشته باشه؟حداقلش رفتن نمرات رو نموداره

بد نبود؟درسه اختلاف زیادی با max کلاس نداشت.اما نسبت به اونقدر که خونده بودی و اونی که تو برگت نوشته بودی چی؟
خداییش خیلی کمتر بود

مریم موسوی یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:48 ق.ظ

منظورت از دیگه بسه اینه که دیگه پست نگذاریم؟؟؟
یه بار میگی چرا سر نمی زنید به وبلاگ..حالا هم میگی دیگه بسه...من که نفهمیدم تکلیف ما چیه؟؟؟(البته شما صاحب اختیارین)

دیگه بسه از سکوت و تحمل توکلی!
نه بابا.من که تا آخرین نفس تو وبلاگم البته با همکاریه شما دوستان:)

رضازاده یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:39 ق.ظ

من با اقای شریعتی و چند تن از بچه ها می خواستیم ترم قبل به معاونت آموزشی دانشگاه نامه بنویسیم ولی همه گفتن خویشتن داری کنین دو تا درس باش داریم!!!
این ترم می خوایم بنویسیم ولی تورو به خدا خانم کاوند هر کاری می کنین نفهمه مگر نه دوباره عذاب وجدان می گیرن و می رن پیش دکتر همه چیز را از سیر تا پیاز می گن دفعه پیش جمله به جمله را دکتر به ما پس دادن!!!!!!!!!!!

جدی؟شهلا؟من نمیدونستم وگرنه...البته خوب چیکار میشد کرد.چون عملیاتشون انجام شده بود:) اما به هر حال تو روش که میشد بیاری.میگفتیم کارش درست نبوده

این دفعه رو منم هستم تا آخرش.مطمئن باشین.رو من حساب کنین اساسی.

رضازاده یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:11 ب.ظ

این جمله دکتر توکلیس که ما هیچی نگفتیم:
این خانم کاوندی اومده بود این جا و گریه می کرد ومی گفت عذاب وجدان گرفته ..........................................

!!!!!!!!!!!!!!
خدای من.....

راستی پس دیگه نریم با دکترآقامیری بحرفیم؟همون آموزش کافیه؟می خواین کتبی اقدام کنین؟یا حضوری؟یه کم توضیح بدین راجع به عملیات:)

الهه پورقدیری یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:59 ب.ظ

نه..................
باورم نمیشه شهلا؟؟؟؟؟گریه؟؟اونم جلو توکلی؟؟
الان با این کار چی تغییر کرده؟؟

الهه پورقدیری یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:09 ب.ظ

حرارت رو که اصلاْ معلم نبود چه جوری صحیح کرده
منم پایم هر کاری میکنید

سعید گشادرو دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:06 ب.ظ

شما میدونین دو نمره به امتحان اول خانومه کاوند اضافه شده(منم شنیدم)!!!؟
من همه جوره هستو ولی اون ترم با عذاب وجدان خانومه کاوند فقط آقایون ضرر کردنا البته امیدوارم اگه نمراتتون زیادم باشه بازم پاش وایسین چون من میگه برا ریاضی مهندسیم باید اینکارو کرد

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آدم چه چیزایی می شنوه اینجا...اینو که میشه پرسید از خودش.اما حالا وقتش نیس.چون ممکنه شک کنه داره دوباره اقدامی انجام میشه.اما حتما در آینده ازش می پرسم.
من که هستم.الهه هم باید باشه:) اتفاقا من مشکلم بیشتر رو حرارته.ولی مهم نیست.هردوش دسته ایشونه دیگه

الهه پورقدیری دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:53 ب.ظ

البته می دونم فایده ای نداره ولی هرچی فکرش رو می کنم که هیچی از حرارت و سیالات و ریاضی بلد نیستم بیشتر مصمم می شم که یه کاری بکنم
ما که آب از سرمون گذشت
بد نبود شما همون موقع که توکلی این حرف رو بهتون زد به دخترا می گفتید اون موقع شاید همه چیز رو سر شما خراب نمی شد تقریباْ همه اعتراض کردن چه دختر و چه پسر

سید محمد رضا عالی پیام(هالو) دوشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:11 ق.ظ http://www.mr-halloo.persianblog.ir

درود.
عالی بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد